پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
3631
-
الف
+

درباره فیلم اروند پخش شده از شبکه آی فیلم

«اروند» نخستین فیلم بلند پوریا آذربایجانی در مقام کارگردان است که پنجشنبه 27 شهریور از آی‌فیلم پخش شد.

«اروند» نخستین فیلم بلند پوریا آذربایجانی در مقام کارگردان است که پنجشنبه 27 شهریور از آی‌فیلم پخش شد.

به گزارش آی‌فیلم، گرچه پوریا آذربایجانی نویسندگی قصه را هم انجام داده اما داستان متاثر از قصه تراژیک زنده به گور کردن 175 غواص شهید است که در اینجا با قصه جانبازی به اسم یونس (سعید آقاخانی) بازنمایی می شود.

در واقع یونس جانباز اعصاب و روان است که بیست و هفت سال پس از پایان جنگ هنوز هم با خاطره هم رزمانش روزگار می‌گذراند. همراه شدن او با یک گروه تفحص اما اتفاقات تازه‌ای را در این جریان سیال ذهن وارد می‌کند که در پس آن فیلمساز به خوانش قصه غواصان دسته بسته می پردازد و در واقع سویه خیال پردازانه درام خود را با واقعیت رخ داده مستند می کند. این سویه مستندگونه در پایان فیلم و با نمایش تصاویری از مراسم وداع با این شهدا پیوند خورده و تاثیرگذارتر می شود.

در واقع فیلم اروند ادای دین سینما به شهدای غواص است که می تواند فتح بابی برای پردازش به این قصه باشد. گرچه فیلم تلاش کرده تا حماسه نهفته در دل این ماجرا را برجسته کند اما بضاعت آن برای بازنمایی عظمت آن کم است. این قصه شکوه و شوکتی دارد که عمق و وسعت آن در اروند نمایان نشده و تنها اشارتی ارادتمندانه به آن است.

اروند حکایت یک سرباز و همرزم عاشق است که 30 است از دوستانش دور افتاده و جا مانده و همچنان هوایی آنهاست. دوستانی که به تعبیر او مرواریدهای اروند هستند. یونس (سعید آقاخانی) بر اثر شلیک های زیر آب دچار موج انفجار می شود و از رفقای همرزمش جدا می افتاد. اروند قصه این فراق و جدایی و رنج های آن است. او که سالها در آسایشگاه جانیازان اعصاب و روان نگهداری می شود اصرار دارد که با تیم تحقیق و تفحص به منطقه جنگی عملیات کربلای 4 برود و دو رفیق و همسنگر قدیمی اش مرتضی و حسین را پیدا کند. این سفر برای او تجربه یک مکاشفه و رمزگشایی درونی است، چیزی شبیه به جستجوی معشوق. این شیدایی یونس را می توان در طول این سفر و به یادآوردن خاطراتش ردیابی و درک کرد. در فلاش بک هایی که خاطرات او با دوستانش را در زمان جنگ همراه می کند. فلاش بک هایی که هر کدام می تواند یک تلنکر و تذکر از خاطرات و مخاطراتی باشد که جوانان فاتح این خاک بر تارک تاریخ ثبت کرده اند. در واقع فیلم تلاش می کند از طریق تداعی گذشته و قیاس با امروز، مخاطب را به تفکر درباره دستاوردها و فلسه جنگ و مقاومت دعوت کند. در دو سکانس، آن هم به صورت کلیشه‌ای و سر راست دیروز شهدا و امروز مردم را مقایسه می‌کند. یکی آن‌جا که یونس سوار ماشین است و با خانواده‌اش به خانه بر می‌گردد و پشت چراغ قرمز و زیر بارش باران، دو جوان در ماشین کناری در حال سیگار کشیدن هستند و صدای موزیک ماشین‌شان بلند است. این‌جا برای لحظه‌ای به صورت ناخودآگاه مخاطب جوانان دیروز و امروز در ذهنش تداعی می‌شود. سکانس بعدی هم وقتی است که یونس و فرمانده‌اش، حاجی مصطفوی وارد خاک عراق شده‌اند و در اتاقی در ام‌الرصاص آماده خوابیدن می‌شوند. یونس از حاجی مصطفوی می‌پرسد:

_ اگه اون روز، عاقبت امروز رو می‌دیدی، حاضر بودی بجنگی؟ اصلاً الان چی؟ حاضری دوباره بجنگی؟

_ تو چی؟ حاضری بجنگی؟

_ حاجی من 70 درصدم. هنوز 30 درصدم باقی مونده..

سعید آقاخانی در نقش یونس تلاش کرده برخلاف تصویر کلیشه ای مخاطب از او در بازی های طنازانه و کمیک، بازی متفاوتی از خود ارائه دهد. گرچه این تفاوت رخ می دهد اما چنانکه باید نمی تواند حس و حال درونی یونس را به عنوان یک جانباز جامانده به مخاطب منتقل کند.در واقع کارگردان در بازی گرفتن از بازیگرانش متناسب با حس و حال درام چندان موفق نیست. اما یکی از تاثیرگذارترین صحنه های فیلم که فیلمساز موفق شده آن را به خوبی به نمایش بگذارد و مخاطب را با خود همراه و همدل کند، روایت و نمایش بستن دست‌ها و زنده به گور کردن غواصان است. صحنه های اسارت و بستن دست های آنها و زنده به گور کردنشان واقعا تکان دهنده و تراژیک است و اشک مخاطب را در می آورد. کاش پوریا آذربایجانی برای روایت این قصه سوزناک و مقدس، از شیوه ذهن سیال استفاده نمی کرد. واقعیت چنان تکان دهنده و تاثیر گذار است که لحن رئالیستی برای روایت آن کافی بود. فیلمساز تلاش کرده به سبک رسول ملاقلی پور در فیلم سفر به چذابه به بازنمایی سوژه دست بزند و به همین خاطر هم فیلم را به او تقدیم کرده اما به نظر می رسد این فرم، ظرفیت و ظرافت کافی برای انتقال عظمت و شکوه این قصه را ندارد. در واقع فیلم در برابر عظمت سوژه، کوچک است اما  اعتبارش را از بزرگی آن می گیرد. همین گام کوچک البته شجاعت و صداقت لازم برای روایت این حماسه بزرگ را دارد و قابل احترام است.

بیشتر بخوانید:

اروند روی آنتن آی‌فیلم

حواشی و پشت صحنه فیلم «اروند»

به قلم سید رضا صائمی برای وبسایت آی‌فیلم

نظر شما
ارسال نظر